سلام دوستان، امروز در اولین گام از سلسله مصاحبه های انجمن، جهت انعکاس فعالیت های علمی و هنری اساتید و دانشجویان رشته تلویزیون و هنرهای دیجیتال سراغ خانم نیلوفر نصر رفتیم.
فیلم کوتاهِ ساخته خانوم نصر یک ماه و اندی [روز] پیش از برنامه «ماه عسل» شبکه سه سیما پخش شد و موجب خوشحالی دانشجویان دانشکده هنر دامغان گردید؛ شادیمان زمانی دو چندان شد که ایشان موفق به دریافت تندیس و جایزه نقدی برنامه ماه عسل سال 93 شدند؛ سراغ ایشان رفتیم و گپ و گفتگویی را در باب این موفقیتشان ترتیب دادیم که دعوت می کنیم در ادامه با ما همراه باشید:
1- لطفاً ابتدا خودتون رو معرفی کنید.
نیلوفر نصر هستم، متولد 14 تیر ماه 1369 ، دانشجوی رشته ی تلویزیون و هنرهای دیجیتال دانشگاه دامغان
2- بفرمایید از کی شروع به فکر ورود به عرصه فیلم سازی بویژه فیلم کوتاه افتادید؟ در این راه چه کسی یا کسانی مشوقتون بودند؟
اگر راستش را بخواهید هیچ وقت در فکر فیلم سازی نبودم حتی فیلم کوتاه ! اما از دوران راهنمایی به رشته ی هنر بخصوص حیطه ی اجرا و نویسندگی علاقه مند شدم. تا زمانی که در کنکور هنر شرکت کنم هیچ مشوقی نداشتم حتی تمام اعضای خانواده ام مخالف انتخاب من بودند و می خواستند در رشته ی دبیرستانی ام (ریاضی و فیزیک) ادامه ی تحصیل بدهم. اما در حال حاضر همگی تشویقم می کنند.
3- خب بریم سراغ فیلم کوتاهی که از شما در برنامه ماه عسل امسال پخش شد؛ بفرمایید چند سال هست که ماه عسل رو می بیند و چی شد که به فکر ارسال فیلم تون افتادید؟
“ماه عسل” برنامه ی تاثیر گذار و پر محتوایی است که در بازه ی زمانی مناسبی پخش می شود و می توانم بگویم تنها برنامه ای است که توانسته در چند سال اخیر نظر من را به خودش جلب کند و خودم هم نزدیک به دوسال است با افرادی که دنیایشان شبیه به دنیای مهمان های ماه عسل است ارتباط دارم و به شدت دوستشان دارم، این موضوع باعث شد که از اول ماه رمضان امسال که ایده ی فرستادن فیلم های مردمی در برنامه مطرح شد به پیشنهاد یکی از دوستانم فیلمی را تهیه و ارسال کنم.
4- لطفاً در مورد موضوع فیلم کوتاهتون توضیح دهید و بفرمایید ایده ی این فیلم از کجا ناشی شد؟
در روز های اول قرار بود آرزوهای بچه ها را از طبقه های مختلف بپرسم مثلا بچه های مهدکودک ها ، کودکان کوچه و بازار و کودکان بستری در بیمارستان ها که اختلاف آرزوهای آن ها و سادگی دنیایشان به تصویر کشیده شود.
اما متاسفانه به دلیل نداشتن مجوز برای فیلم برداری موفق به این کار نشدم و تقریبا منصرف شده بودم تا در پانزده ماه رمضان ایده ی صلح جهانی و دفاع از حقوق کودکان به ذهنم رسید. مد نظرم به تصویر کشیدن دنیای ساده ی کودکان که همیشه متحمل دردهای بزرگ می شوند بود. برای مثال از بین بردن کودکان بعد از به دنیا آمدنشان و یا رها کردن آن ها و کشته شدنشان در جنگ ها و … که دلم می خواست با زبان ساده ی خودشان زندگی را بخواهند. شاید چون دنیای کودکان را دوست داشتم به سراغ این ایده رفتم. صبح همان روز کارم را در یکی از مهدکودک های زنجان آغاز کردم و تا نوزده ماه مبارک در فکر متن پایانی، موسیقی روی آن متن و… بودم تا اینکه از همکلاسی خوبم آقای احمدی درخواست کردم که در تدوین کار من را کمک کنند که استقبال کردند و در روز بیست و یک ماه رمضان زحمت ارسال فیلم را هم کشیدند.
5- وقتی فهمیدین فیلم کوتاهتون پخش شد؛ چه حسی داشتین؟
اصلا انتظارش را نداشتم که پخش شود. چون دیر اقدام کرده بودم و افراد بسیاری تا آن روز فیلم هایشان را ارسال کرده بودند. همان طور که گفتم روز بیست و یک رمضان فیلم را ارسال کرده بودم و در روز بیست و پنجم پخش شد. آن روز باید به بیرون از خانه می رفتم و عجله داشتم ، اصلا حواسم به تلویزیون نبود که صدای “طنین” که در اول فیلم می گوید سلام خدا… از تلویزیون پخش شد. من نا خودآگاه داد زدم که “وای این فیلم و من فرستادم” حتی مادرم خبر نداشتند که قرار است این کار را بکنم.
خب خیلی خوشحال شدم، شوق و احساس آرامشی که شاید تا به امروز تجربه اش نکرده بودم را تجربه می کردم شاید چون اولین باری بود که روی یک ایده کار می کردم، وقتی اقوام و دوستان تماس می گرفتند، پیامک می زدند و از کارم راضی بودند خوشحالی ام بیشتر می شد.
6- متوجه شدیم که از طرف مخاطبین برنامه ماه عسل، فیلم کوتاه شما جزو فیلم های ارسالی برگزیده شده، به نظر خودتون چه چیزی باعث شده است که فیلم کوتاه شما شاخص شود؟
خودم فکر می کنم موضوعی که انتخاب کرده بودم موضوع روز بود، زبان ساده و دنیای بی آلایش کودکان این موضوع را ملموس کرده بود و اعتقاد دارم و مطمئن هستم که اول خواست خدا و بعد نفس های پاک بچه هایی که با من همکاری کردند باعث شد که جز هشت نفر انتخابی از بین ده هزار نفری باشم که فیلم ارسال کرده بودند چون کارم بسیار ساده بود و حرفه ای و… ساخته نشده بود.
7- در پایان ضمن تشکر از اینکه وقتتون رو به وبگاه خودتون تلویزیون و هنرهای دیجیتال دادید، بسیار سپاسگزاریم؛ اگر نکته ای باقیمانده که ما نپرسیدیم، یا اگر می خواهید از کسی تشکر کنید؛ عنوان نمایید.
خواهش می کنم ، من از شما تشکر می کنم که این اتفاق را مهم و بنده ِ حقیر را قابل دانستید.
یک تشکر ویژه دارم ازمربی مهدکودک و چهارده کودکی که در این کار با من همکاری کردند و بی نهایت مچکرم از جناب آقای مسعود احمدی که بی دریغ در تدوین و ارسال این کار من را کمک کردند. یاعلی.
/ج.ق